... سـقـیـفـه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه
این روزها ادبیات جدیدی در بعضی سایت های سیاسی و البته سایت های زرد و صد البته سایت های اجتماعی رونق گرفته و آن هم عبارت "احمدی نژاد درون" آدم های این روزگار است. دو کلمه ی کوتاهی که خودش به تنهایی وضعیت رفتار و برخورد افراد را به خوبی نشان می دهد.
لجبازی، یکدندگی (یا به عبارت عوامانه غد بودن)، نپذیرفتن حرف بقیه (درست و غلط) و الخ فقط بخشی از صفات "احمدی نژاد درون" هر انسان است که در این هشت سال اخیر از احمدی نژاد بارها دیده بودیم.
هر فردی نکات مثبت و منفی زیادی را دارد، اما آن چیزی که سبب برجسته شدن این صفات می شود، اصرار و پافشاری بر آن هست. هرچه این فرد مشهورتر و رسانه ای تر باشد، اخلاق و صفاتش هم بیشتر دیده می شود. چیزی که در مورد فوتبالیست ها در جامعه ما به خوبی دیده می شود.
در جامعه ایرانی، پیش از دوره احمدی نژاد، سیاستمداران در پشت یک پرده ی رسانه ای در برابر نقد و طنز قرار گرفته بودند. همه حرف های کوچه بازاری و جمع های خانوادگی مردم، نهایتاً به رسانه های اجتماعی و شوخی های پیامکی کشیده می شد و والسلام !
بعد از هشت سال ریاست جمهوری احمدی نژاد، این فاصله و پرده کشیده شده از بین رفت و رسانه های به خصوص مجازی به راحتی در مورد سیاسیون قلم می زدند و طنز می نوشتند و به سخره می گرفتند.
خوب و بد این به کنار، ولی این توصیفات و عبارت ها بعضی وقت ها خیلی خوب شرایط را توضیح می دهند.
داشتم به این فکر می کردم که من هم شاید" احمدی نژاد درون"ی برای خودم دارم ! ولی در کنارش اوضاع جامعه و رفتارهای اجتماعی ش نشون میده که این روزها بیشتر از "احمدی نژاد درون" ، همه یک "هاشمی درون"داریم !


همه ما به یک سری مسایل به عنوان اصل و واقعیت اعتقاد داریم ! خیلی اتفاق افتاده که واقعیت را جور دیگه ای ببینیم !!! (از عینک خودمان ! یا از زاویه و کنج خودمان ) برای این واقعیت، شاید کلی دوربرگردان برای خود ترسیم کنیم، کار سختی نیست !
روزگاری شاید مخالف شدید مسئله ای باشیم، روز دیگر بالکل منکر شویم و روز دیگر دوباره .....
همین اخلاق ها باعث میشه روزی از ما خوب بگویید و تعریف و تمجید، روز دیگر بدوبیراه نثار کنند و انتقاد و گله ! ولی همه اینها مهم نیست ! چرا ؟! چون می گوییم ما همان خود قبلی مان هستیم ! اینها فرق کردن و انتظاراتشون هم فرق کرده. جوابی هست که ردخور ندارد !
خداوکیلی کدام یکی از ما جانب خانواده و اطرافیانش را نمی گیرد ؟! دختر ما اگر برای ساندویچ خوردن! بیرون برود یا پسرمان برای مذاکره برای ما و اصولی که ما از عینک خود می بینیم، جانبش را نمی گیریم ؟! این وجه دیگر
"هاشمی درون" ما این است که می توانیم بگوییم جانبی و طرفی نگرفتیم ! رد کردنش هم کار سختی هست. ما که حرفی نمی زنیم و جلوی حرفی را هم نمی گیریم !
"هاشمی درون" هم برای مردم ما موجود خوبی هست! درست مثل "احمدی نژاد درون"، همه اینها در وجود ما نهفته هستند ! بالفعل شدنش هم به شرایط و وضع روزگارمان برمی گردد.
این روزها دیدن "هاشمی درون" های مردم چندان سخت نیست !


پانوشت یک : کاری به رفتارهای سیاسی و هم نظری و مخالف نظر شخصیت های سیاسی مختلف ندارم، چه که نقد هر شخص و نظریه ای ممکن است. مهم بروز کردن رفتار پافشاری شده ی شخصیت هاست.

پانوشت دو : می ترسم از روزی که بقیه موجودات درونم هم بیدار شوند ! خودتان حدس بزنید . . .
پانوشت سه :بعضی روزا یادم نمیاد اصلاً وبلاگی هم دارم خیر سرم ! :|

نظرات (۱۰)

  • محمد پورکاوه
  • عالی بود
    احسنت
    من امیدوارم بقیه موجودات درونتون بیدار نشن! فک کنید بیدار شن!
    عطف به پانوشت سه: اگر فقط و فقط از یک منبع رخداد دریافت کنید، وبلاگتون میشه تنها مرجع حضور! |:

    پ.ن: شهرمون عجیب سرد شده، قبلنا اینجوری نبود والا! :)
    ---
    ان شاالله موفق باشید...
    پاسخ:
    سعی می کنم فکر نکنم !

    حتماً ما باعث شدیم ! :|

    ممنون .

    سلام دوست بزرگوار

    مطلب شما در بخش لینک مخاطبین "پایگاه جریان شناسی دیدبان" درج شد. از این پس می توانید مطالب تحلیلی خود را در بخش مذکور ثبت نمایید

    با سپاس- گروه فضای مجازی دیدبان

    www.Didban.ir

     

  • مرکز آگاه سازى جبهه حزب الله



  • سخنی با سردار جعفرى ! 

    سردار سرلشکر محمدعلی جعفری، فرمانده محترم سپاه پاسداران انقلاب اسلامی
    پیرو اظهارات جنابعالی در همایش سالروز بسیج دانشجویی که روز  شنبه ٩٢/٩/٢ در سالن دانشکده حقوق دانشگاه تهران  بیان داشته اید موارد زیر به آگاهی می رسد:
    ١- فرموده اید:" باید نگذاریم رهبر معظم انقلاب تنها بماند... هرچه زودتر اهداف انقلاب اسلامی محقق شود... هر نیرویی که ...اگر اطاعت پذیری محض نداشته باشد، ما نمی توانیم بگوییم این نیرو، نیروی انقلابی با ویژگی های اسلامی است، حتی اگر ذاتا انقلابی باشد ... ویژگی بارز نیروی انقلابی مومن شیعه اطاعت محض از ولایت است... کسانی که در انقلاب اسلامی مسئولیت بزرگ و بالا می پذیرند باید چارچوب نظام اسلامی را قبول داشته باشند بخصوص بحث تبعیت از ولایت شرط اصلی برای مسئولینی است که می خواهند برنامه ریزی و سیاست های رهبری و اسلام را پیاده کنند... اگر کسی ذوب در ولایت باشد نباید نظری غیر از نظر ولایت داشته باشد... سیاست های حضرت آقا در مورد اقدامات آفندی و تهاجمی یعنی موضع گیری در برابر دشمن باید حالت تهاجمی داشته باشد...  ولی ... می بینیم افراد به سختی حاضر می شوند در مورد این موضوع صحبت کنند و از حالت دفاعی خارج شوند... 
    ملاحظات:
    سردار جعفرى! 
    الف/ جایگاه واقعی ولایت فقیه و رهبرى جمهورى اسلامی ایران با نوع نگرش و تفسیر شما به آن که در همین سخنرانی بیان نموده اید در مغایرت ماهوى است. نگرش شما به جایگاه ولایت فقیه و رهبرى، نگرش مبتنی بر قدرت و حکومت است و این زاویه، شروع انحراف شماست.
    ب/  هجمه هاى داخلی، خارجی و بین المللی به ولایت فقیه و رهبرى نظام اسلامی از همین برداشت غیر واقعی معطوف به قدرت و حکومت نشأت می گیرد که این تفسیر و برداشت غلط، این جایگاه را در سطح افکار و اذهان داخلی و خارجی، متدینین، سکولارها و... ایزوله، تنها، مستبد و منفور می کند.
    ج/  با قرائت شما از ولایت و رهبرى نظام اسلامی؛ حکومت دینی، حکومت انسانی و براى زیست دنیاى مردم نیست، مستبد، مشکل آفرین، گرفتار، محدود و محدودکننده است. لذا رهبرى که در بینش و نگرش شماست، قبلاً محکوم به انزوا و تنهایی است که البته این رهبرى ربطی به رهبرى انقلاب اسلامی و ولایت فقیه در جمهورى اسلامی ایران ندارد. این تصورات و اوهام غلط دشمنان ما است که بیش از ٣٥ سال است که بصورت مستقیم نسبت به آن تبلیغ می کنند و عجیب است که امروزه بصورت معکوس از زبان شما برادران و پاسداران جارى است!!!
    ٢- سئوالات زیر پس از سخنرانی شما در محیط دانشگاه و توسط دانشجویان و حتی بچه هاى بسیج مطرح شده، لطفا پاسخ دهید؛ سئوال کرده اند: 
    -  با طرح عبودیت و بندگی و با طرح ولایت خدا و رسول و معصوم و فقیه و با فرض تسلیم و تفویض و با وجوب تبعیت و پیروى، آیا با دیدگاه سردار جعفرى جایی براى انسان و شخصیت آدمها باقی می ماند؟
    - آیا فرصتی براى اراده و انتخاب هست؟!
     - آیا بدون اختیار، نشانی از کرامت انسانی باقی می ماند؟!
    - با چنین برداشتی توسط سردار، امکان بالندگی انسان و عظمت انسانی که از حوزه ى " تکلیف" به مرحله ى " حق جویی و حق طلبی" می رسد، چگونه هماهنگ است؟!
    -  آیا برکنارى انسان از حقوق و گرفتارى به تکلیف، زمینه تجاوز به حقوق را ببارنمی آورد؟!
    - آیا حکومت دینی" حق حیات"، " حق امنیت"، " حق آزادى"، " حق انتخاب"، " حق نظارت"، و بازخواست، براى غیر موافق و خودى که با حکومت سازش ندارند و یا اعتراضی دارند و... براى اینها این حقوق را می پذیرند؟ حقوق شهروندى آنان را زیر پا نمی گذارند؟
    - آیا حقوق کافران  و اقلیت هایی که اهل ذمه هستند را می پذیرند؟ یا آنها را مهدوم الدم می دانند؟! 
    - آیا بهتر نیست براى حفظ و پاک نگاه داشتن دین، حکومت را از آن برکنار بدا نیم؟ و جریانهاى تاریخی و معاصر حکومت را از آن جداسازیم و میان دین و سیاست خط فاصل بگذاریم؟! 

    د- طرح این سئوالات توسط دانشجویان و جامعه علمی، بخاطر بینش ناقص دینی شما و نوع اظهارات و اعمال امثال شما است، بینش و اظهارات شما که همپوشان با جریان افراطی " چپ غربی" در ظاهر مقابل شماست، نمی گذارد حکومت دینی به تعادل و اعتدال برسد (و در غوغاى دو گفتمان چپ غربی و شرقی ) و در دنیاى امروز که نیاز بشر به حکومت الهی است، نظام وحی، پابگیرد. اگر مردم آزادانه بینشی یا اجتماعی را انتخاب کنند که برخواسته از آزادى، انتخاب و اختیار خود آنان است به قوانین و تبعیت از آن تسلیم می شوند که امروزه شهروند مدنی و مدرن و آزاد با همین آزادى به تمامی قوانین تسلیم و تابع است و این را مسخ شخصیت و نفی هویت خود نمی داند چون این انتخاب از فهم، شناخت، عشق و احساس او مایه گرفته است. تحقیر انسانها و بشر آنجایی شکل می گیرد که راه را بر مردم ببندید در حالی که بینش اصیل دینی مبتنی بر وحی، توجه دادن به انسانها به اندازه وجودى است که او را آماده تر و سازنده تر می سازد و موضع گیرى و عمل او را مناسب تر می نماید. اگر براى کسی که راه درازى در پیش دارد و امکان محدودى برداشته، براى او از محدودیت امکانات و وسعت راه بگوییم، آیا او احساس تحقیر می کند؟ احساس می کند جلوى فهم،رشد و بالندگی او را بسته ایم؟ یا تحقیر آنجایی است که راه را بر او ببندیم و او را مجبور به بازگشت نمائیم؟ 
    بینش بیمار از دین و برداشت انحرافی از حکومت دینی، امروزه براى جامعه اسلامی ماهواره را پارازیت می کند و این علیرغم آن است که می داند و می فهمد که نه تنها با این اقدام حقوق شهروندان را عقیم و پایمال می کند، بلکه احساس آزادى و انتخاب آنان را مسدود و شخصیت آنان را تحقیرمی کند و حتی فراتر می رود که سلامت شهروندان و نسلشان را نیز معیوب، عقیم و بیمار می سازند، و این را ماموریت پاسدارى خود فرض می کنند و این در حالی است که آمار فشار خون، نوسان فشار، انعقاد خون ، سردرد هاى بی علاج، قند، افسرودگی، استرس و عصبیت ناشی از سیگنالهاى که در برخی از افراد ناتوان به فلج آنی و لحظه ایی و حتی مغز شویی و آلزایمر آنان منتهی می گردد، بخاطر بینش بیمار و برداشت انحرافی از دین و حکومت دینی شما است که متاسفانه بازیگران و اشغال کنندگان جایگاههاى آن، این نقش را باور ندارند. 
    ج- در خصوص استکبار ستیزى، انقلابی بودن و اسلامی شدن هم که فرمودید با اینکه توضیحات مقدارى طولانی می شود، اما باید توضیح بدهیم تا برداشت غلط شما بچه هاى بسیجی و جوانان مخلص کشورمان را منحرف نکند؛ 
    ١/ج- حکومت دینی برغم تفکر چپ غربی و شرقی، یک حکومت انسانی است. زهدگرا، ثابت و جامد نیست که در هنگام رجزخوانی کم نیاورد که هم صدایش را دارید و هم رویش را؛ ولی در عمل عقیم می مانید، عقیم از سیاست، حقوق، اقتصاد؛ و جدا از جامعه، تدبیر، تقدیر و تربیت؛ با این همه استعداد و امکانات و بودجه و پول نفت، پس از هشت سال اینگونه فقیر و محتاج که افتخارات دولتهاى گذشته قبل خود را پیش دوست و دشمن، به فراموشی سپردند و با تخریب و تکفیر بزرگان دین و انقلاب، حجم حافظه جامعه را اینگونه انباشتتند و افتخار خود را مکتب ایرانی لقب دادند. همین ها که با ساده زیستی و ادعاى زهد روى کار آمدند و شماها را با امکانات تان مفتون زهد فروشی و دیندارى و تفکر بسیجی و استکبار ستیزى و ظلم ستیزى کردند، طولی نکشید که با همین ادعاى زهد به کاسه لیسی همان غربی ها و ملت اسرائیل و... رو آورند. 
    ٢/ج- انحراف شما از برداشت انحرافی شما به نظام اسلامی است، شما نظام اسلامی را حکومت، دولت و قدرت صرف می دانید لذا با این نگرش هر دولتی که روى کار می آید اگر در آن قدرت و تسلط بیشتر حاصل نکنید، نظام و دین را در خطر می پندارید و اظهارات اینگونه می کنید. راى مردم را، الهام گرفتن از قدرتها می دانید، پارازیت و سیگنالهاى مضر و خطرناک براى سلامتی مردم و نسل آینده می زنید، تا مردم صرفاً به برداشت منحرف شما تمکین کنند. در حالی که مردم این برداشت و روحیه ایجاد شده در شما را روحیه استکبارى، ظالمانه، زورگویانه که قبلاً در حکومت مستبد شاه، بعد آمریکا و استکبار بود را امروزه در رفتار و گفتمان شما می بینند. شما با دفاع بد از ولایت و رهبرى و نظام اسلامی، این روحیه تنفرملت از استبداد، ظلم، استکبار و زورگویی را از دشمنان ملت، منحرف و به سمت هرم قدرت ملی کشور( رهبرى) معطوف می کنید، این انحراف، ناخواسته بزرگترین خیانت به دین، ولایت، رهبرى، انقلاب، نظام اسلامی، ملک و ملت است. 
    با این بینش بیمار، اگر هدف رسالت و حکومت اسلامی تسلط و قدرت بود، پس حرف جریان همزاد و در ظاهر مقابل شما مبتنی بر متزلزل بودن حکومتهاى دینی، درست است. پس می توانیم بگوئیم که چون مردم آنها را نپذیرفتند و از گندم رى و یا تهدید قدرتها الهام می گرفتند، آنها که بر قدرت و حکومت مسلط شده اند، موفق بوده اند!. 
    دیدگاههاى ضد " هاشمی" شماها، از همین نگرش نشأت می گیرد. آن روز هم که " آقا" رییس جمهور بود، تحلیل ها و برخوردهاى دوستان شما در سپاه با معظم له بر همین اساس بود، اما پوشش آن فرق می کرد. 
    ٣/ج- هدف رسالت و نظام اسلامی، صرف قدرت و حکومت نیست؛ که هدف ایجاد زمینه تحول و امکان انتخاب و اتخاذ است. از آنجایی که رسالت، امامت و ولایت هر دو راه حق و باطل و خوبی و بدى را مشخص کرده اند و انگیزه ها و موانع را ترسیم نموده اند و امکان انتخاب و راه را فراهم ساخته اند، پس از این هدایت می ماند مسئله شکر و کفر بشر و انتخاب و یا چشم پوشی انسان؛ اگر اهداف دین با قدر بشر و امکان انتخاب و آزادى انسان هماهنگ باشد، دیگر مشکلی در مرحله ى استقرار نظام اسلامی نمی ماند. لذا در اجراء احتیاج به تربیت، کشف و خلق کادرهاى کارآمد دارد که بتوانند با پذیرش آزاد دین و ولایت ، با ضرورت عدل در زمینه ظلم و جور، شکل بگیرد که " لا اکراه فی دین" بر این فرض مطرح می شود و کندى حرکت و یا توقف حرکت و یا انحراف و بدعت، مشکل نیست که در مرحله ى اجراء است و نمی توان براى سرعت بخشیدن، از اهداف چشم پوشید و تخفف داد و یا آن که بطور کلی از نقش فعال دین چشم پوشید و آن را در هدایت به مبدأ و معاد و در آن دنیا محبوس کرد؛ چرا که هدایت به مبداء کافی است تا مسئله توحید و تنها محرک بودن خدا را به دنبال بیاورد و اولویت خدا و رسول و ولایت الهی و رسول را پایه گذارى کند و همین توحید، دیگر در درون انسان و در جامعه به غیر خدا اجازه حکومت نمی دهد، هر چند که قدرت و حکومت در اختیار طمع کنندگان به حکومت و قدرت طلبان باشد.   انشاء الله که تصحیح نمائید. 

                                                    " پاسداران آگاه ساز امنیت ملی" 


    پاسخ:
    خیلی بود ها !
    تأیید کردم بقیه هم ببینن !
    نظر دیگه ای ندارم .
    سلام
    نمیدونستم !!! ملت چه چیزایی در میارن!
    یادش بخیر اون احمدی نژاد قدیمیه!!
    پاسخ:
    یادش بخیر . . . دیگه نمیگم چیا !
    :|
    سلام
    خود هاشمی هم ایا هاشمی درون داره ؟؟؟؟؟؟؟؟؟،
    پاسخ:
    صدالبته !
    به فعلیت کامل رسیده ! :|
  • دیده بان 110
  • عالی بود .

    سلام

    من فکر میکنم هاشمی درون بیشتر توده شدن یک حس حسادت وخیم میتونه باشه که باعث میشه کم کم مثل خوره تمام ایمان طرف رو بخوره...

    وخیمه چون حسادت به "ولی" هست...


    اینی که هاشمی درون باعث بشه پشت به همه چیز بکنی بخاطر اینکه ثابت کنی تو از اول بیشتر از  ولی میفهمیدی...


    هاشمی درون میگه تو از امام خمینی بیشتر میفهمیدی...چون اون تو رو انتخاب نکرد...


    هاشمی درون یه چیزی تو مایه های سجده نکردنه شیطانه به آدم...


    اینهایی که شما گفتین حواشی پیش پا افتاده ای از وخامت هاشمی درونه...

    پاسخ:
    یه جورایی درست میگین، یه جورایی اون مایه هاش ! رو تندروی می دونم !
    درهرصورت، ممنون /
    باید مواظب روحانی و خاتمی و ... درونمون هم باشیم نکنه کار دستمون بدن
    پاسخ:
    اینم هست ! داریم دیگه ! 
  • آگاه سازی
  • آگاه سازى؛ سایت آگاه سازی به عرصه رسانه ای بازگشت !

    به گزارش مرکز آگاه سازى جبهه حزب الله؛ سایت تحلیلیِ اطلاعاتی « آگاه سازى براى همه» به عنوان تریبون رسانه ایی جبهه حزب الله، بعد از یک دوره توقف، فعالیت خود را رسما آغاز کرد.

    سایت تحلیلیِ اطلاعاتی « آگاه سازى» تلاش دارد با هدف آگاه سازى جامعه بشرى، به ترویج، تقویت و ارتقای ارزشها و گفتمان نیروها و تشکل هاى اصیل انقلاب و جامعه متدین ایرانیان فعالیت کند.

    گفتنی است این سایت قبلا بادامنه agahsazi.com فعالیت داشته ، ولی متاسفانه طی سال گذشته این دامنه و دامنه agahsazi.ir با ترفندهایی ازدست این مرکز خارج گردیده و بعنوان بدل از اصل " آگاه سازى" مورد سوء استفاده موازى قرار گرفته است. لذا درج هر مطلبی در دامنه های مذکور بازتاب مواضع جبهه حزب الله نمی باشد.

    سایت تحلیلی اطلاعاتی آگاه سازی با لوگوی  نارنجی به آدرس اینترنتی (Agahsazi.netدر دسترس مخاطبین قرار دارد.

     

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    سقیفه دات بلاگ دات آی آر