... سـقـیـفـه

طبقه بندی موضوعی
آخرین نظرات
پیوندهای روزانه

غرق شدن و غــــــــــــرق شدن

يكشنبه, ۲۴ شهریور ۱۳۹۲، ۰۹:۲۱ ب.ظ
یه وقت هایی، یه چند سال پیش، همیشه می گفتم دلم میخواد یه مدت مث یه راننده تاکسی که کل ذکر و خیرش سوار کردن دو تا مسافر بیشتر و جروبحث با بقیه راننده ها و جور کردن پول برا زندگی شه ، مث یه کارگر روزمزد بازار که فقط و فقط کار می کنه و آخر روز یه پولی و سمت خونه ش روانه میشه ، مث یه دکتر معمولی که فقط پشت هم مریض ویزیت می کنه و هی از این بیمارستان به اون درمونگاه، مث یه ... و الخ ! ، دلم میخواست مث اینا غرق بشم تو زندگی، همون وقتام حس می کردم که این خواسته و آرزو خیلی خوب و دل به خواه طبیعی نیس ! ولی چه کنم که اون روتین بودن و عادی بودنش رو دوس داشتم !

یه چند ساعتی سگ دو زدن در روز، شب ها خونه و شام و نشستن بعد شام با خونواده و دوباره روز از نو ....، یه دید و بازدید عیدی و سیزده بدری و مسافرت هم ؛ هر دو سال یه بار مشهدی و هر دو سه ماه یه بار قم و جمکرانی و کذا و کذا هم تهش !

این دو سه هفته اخیر، کلاً همچین وضعی داشتم !
قبلنا برنامه روزانه ای می نوشتیم ! (هر چند عمل نمی کردیم !!! )، یه لیست تماس و کارای روزانه تو گوشی ! یه کارایی تو گجت نوت لپ تاپ و از این قبیل کارا ! ، ولی این اواخر دیگه اگه وقت می کردم ! فوق فوقش لپ تاپ رو باز میکردم ! اونم وقت نمی شد و سریع دنبال کار دیگه !

قشنگ یاد اون آرزو و خواسته م افتاده بودم !
غرق شدن تو زندگی هم عالمی داره ! غرق شدن داریم تا غـــــــــــــــرق شدن، اگه جوری غرق بشی که خود خودت باشی و بیگانه نشی، همینم آرزوســـت . . .

 آشیخ رجبعلی خیاط میگفت : "همه چیز خوب است اما برای خدا" ، همه کار خوبه وقتی برا خدا باشه، برای خدا کار کن، برا خدا سوزن بزن، برای خدا بیا، برای خدا دوست داشته باش و ...

آخ که چی میشد برای خدا زندگی کنم، غرق بشم تو زندگی ولی با رنگ خدا و بوی خدا.

سخته، خیلی خیلی سخت و دوووووور با این وضع و لیاقتی میخواد که ......
  • ۹۲/۰۶/۲۴
  • ۱۱۲۵ نمایش
  • ......

غرق شدن در زندگی

روزمرگی

نظرات (۴)

سلام
این طور که پیداست شما هم مثل ما از تکرارها خسته شدید و باید که طرحی نو دراندازید!
از همون طرح هایی که امثال رجبعلی خیاط ها درانداخته بودند که اگرچه مثل ما روز رو به شب می رسوندند، مثل ما کار می کردند، درس می خوندند، و در آمد و شد بودند، اما آخر شب آرامش و رضایت در چشمانشون موج می زد. علت همون هست که فرمودید: لله رب العالمین...

علامه حسن زاده آملی حفظه الله:
"الهى از روى آفتاب و ماه و ستارگان شرمنده ام؛ از انس و جان شرمنده ام؛ حتى از روى شیطان شرمنده ام که همه در کار خود استوارند و این سست عهد ناپایدار"

  • محمد پورکاوه
  • سلام
    مشهد نائب الزیاره بودم
    پاسخ:
    سلام .
    اون که البته . لطف شما همیشه شامل حال ما شده .
    آخ گفتی منم دلم میخواد
  • از رندانه...
  • سلام/تمام مطالب رو تا اینجا خوندم

     

    خوش تحلیل بمانید!

     

    یاعلی

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی
    سقیفه دات بلاگ دات آی آر